جکستان من وسامان
 
سایتک
دفتر خاطرات انلاین من
 
 

 غضنفر میره المپیک ، ازش میپرسن حالا که تو این جا اومدی به چه مقامی فکر می کنی ؟  میگه : به مقام معظم رهبری      

 

بسیجیه میره لاس وگاس ، زنگ می زنه به خانمش میگه : فکر کنم شهید شدم ؟! خانمش میگه چرا ؟ میگه آخه اینجا بهشته

به غضنفر میگن بنی آدم اعضای یکدیگرند یعنی چی؟  میگه یعنی خواهرت جیگر منه                  
 به غضنفر میگن با ( مینا و تینا ) جمله بساز ، غضنفر میگه من می رم خونه مامانمینا ، تو هم برو خونه مامانتینا 

به پیرزنه میگن : ننه شوهرت بدیم یا بفرستیمت مکه ؟  میگه : ننه ، مکه که فرار نمیکنه !

به یه نفر میگن یه جمله بگو که 3 تا دروغ توش باشه ، میگه : دانشگاه آزاد اسلامی


 به غضنفر میگن چرا زنتو با چاقو کشتی ؟ میگه : والا وضع مالیمون خوب نبود که تفنگ بخرم

از لره می پرسن ؟  چه طوری لر شدی ؟ میگه : اولش تفریحی بود

 غضنفر میره مهمونی  وقتی میاد بیرون می بینه کفشاش نیست  میگه : 4 حالت داره : 1 - یا نیومدم مهمونی ؟  2 - یا بدون کفش اومدم ؟ 3 - یا اومدم و رفتم ؟ 4 - یا بعدا میام !

یه رشتیه به دوستش میگه : جات خالی رفتم خونه دیدم زنم زیر پتوست . پتو رو کشیدم . اونم پتو را کشید . هی من بکش اون بکش  اونقدر کشیدیم پتو جر خورد !! جات خالی سه نفری اونقدر خندیدیم

غضنفر کلاسه رقص باز می کنه ، ور شکست میشه ، ازش می پرسن ، کارت خوب بود چرا ور شکست شدی ؟ میگه : والا ، از بس خوب می رقصیدند هی بهشون شاباش میدادم 
 

غضنفرخودشو میمالیده به سپر ماشین! میگن که چی کار میکنی بابا,میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم!


به غضنفر میگن نامزدی مثل چی میمونه میگه مثل اینه که بابات برات دوچرخه بخره نذاره سوار شی


غضنفر می ره پیش اخونده می گه حاج اقا با کفش می شه نماز خوند؟ اخونده می گه نه جانم نمی شه. غضنفر
  میگه ولی من خوندم … شد


غضنفر میره رستوران، گارسون میخواد بزارتش سر کار میگه: غذای امروز «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با «لیمو» است! غضنفر میگه : «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با چی


از غضنفر می پرسن این علامت جمجمه و استخوان که دزدای دریایی دارن یعنی چی؟ غضنفر یه کم فکر می کنه میگه یعنی خوردن کله پاچه در کشتی ممنوع


دکتر از غضنفر می پرسه این همه قاشق در شکم تو چه کار می کنه؟ غضنفر میگه: دکتر جان الهی من فدات شم خودتان گفتین روزی یک قاشق بخور



به غضنفر میگن تو شهر شما چند ماه از سال سرده ؟

میگه : 14 ماه!!!

میگن : یه سال که 12 ماه بیشتر نیست!

میگه : آخه تا 2 ماه بعد از فروردین هم تو شهر ما سرده!!!


غضنفر میره خواستگاری، بابای دختره ازش میپرسه:شما شغلتون چیه؟ غضنفر میگه:قازی!باباهه حال میکنه، میگه: کدوم شعبه؟ غضنفر میگه:ایلده ایران قاز!!!


به غضنفر میگن تو طرفدار کدوم تیم فوتبال هستی؟ میگه قربون جدش برم آسد میلان!!


غضنفر عقب عقب راه میرفته، ازش میپرسند: چرا اینجوری راه میری؟ میگه:آخه بچه‌ها میگن از پشت شبیه آلن دلونی...

به غضنفر میگن چرا زن نمیگیری؟ میگه: ای بابا، کی میاد زنش رو بده به ما؟

به غضنفرمی گن با توکیو جمله بساز میگه من خدیجه رو دوست داریم توکیو...

غضنفر می ره مسابقه رو خوانی قرآن .. سوره "بنی اسراییل" بهش می خوره   انصراف می ده.


یه روز آشغالی میاد دم خونه غضنفر میگه : آشغال دارین؟ غضنفر داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟ زنش میگه: آره داریم غضنفر میگه: آره داریم، نمی خوایم.

دعای غضنفر بعد از نماز: خدایا! مواظب خودت باش

 

مکیدن ممنوع ! ، خوردن ممنوع ! لیسیدن ممنوع ! فرو کردن انگشت ممنوع !
زبان زدن ممنوع !
اینا رو یه عسل فروش لر در مغازه اش نوشته بود !!!
 
تو مراسم ختم لره بلندگو میگه :مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین .
 یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم .


صرف فعل نشستن به گویش لری:
مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه
ما که بنیشیم شمام که بنیشید
دیه جا نی اونا بنیشن!!!

� دولت برای پنجاه هزارمین بار به هم وطنان عزیز لری اعلام کرد: که نمی توان با کارت سوخت ، تلفن زد.
 
الهی چوب بشی پشمک بشم دورت بگردم

اونوقت منو بخورن تو لخت بشی بهت بخندن

 

به ترکه میگن : چند تا حیوون نام ببر که پرواز میکنن .! میگه : کلاغ ، قو ، کبوتر ، خر . میگن خر که پرواز نمیکنه !!! میگه: خره دیگه ، یه هو دیدی پرواز کرد !!!

ترکه میره خواستگاری . به دختره یه بلیط اتوبوس میده . بابای دختره شاکی میشه و میگه : مرتیکه خر ، این چه کاریه ؟ این چیه ؟ ترکه میگه : ارایه بلیط نشانه شخصیت شماست !!

ترکه داشته چایی هم میزده ، میبینه خیلی شیرین شده ، یه دور بر میگرده !!!یه ترکه میخواسته غیر قانونی از مرز خارج بشه ، میگیرنش ازش میپرسن : با چه ارزی داری خارج میشی ؟ میگه با ارز معذرت !
 

! پلیسه دنباله یه ترکه میکنه . ترکه خودشو پرت میکنه تو جوب . پلیسه میگه بیا بالا دستگیری ! ترکه میگه : نه دیگه ... اشتباه کردی ! اینجا حوزه نیرو دریاییه !!!

به ترکه می گن این میس کال که می گن چیه؟ می گه نمی دونم والا ولی فکر کنم یه واحد اندازه گیری باشه ........مثل یه مثگال زعفرونبه ترکه میگن: از مسافرت چی آوردی؟ ترکه میگه: تشریف
 

رشتیه میره کلاس غیرت . شب زنش پا میشه بره دستشویی . رشتیه میگه کجا میری ؟ زنه میگه دارم میرم دستشویی . رشتیه میگه: بشین خودم میرم
 

 به رشتی میگن برای تنظیم جمعیت خانواده چکار میکنی میگه شبا در خونه رو قفل میکنمرشتیه میره مسافرت به پسرش میگه هر وقت مامان رو با یه مرد غریبه دیدی یه دونه گندم بنداز تو یه گونی . بعد از یه مدت پدر زنگ میزنه پسره گوشی رو بر میداره میگه : انبار غله بفرمایید !
 

رشتیه به زنش میگه ... خانم جان اگه من بدم ک.*.ی.*.رم رو گنده کنن چند بار در هفته به من میدی .؟؟.... زنش میگه ۳ بار ... ولی شرط داره ها... رشتیه میگه چه شرطی؟.... زنش میگه ..باید از مال عباس آقا بلند تر بشه .
 

دوست رشتیه بهش می گه چه بچه خوشگلی داری - می گه حالا یک کاری برای ما کردی هی منت بذاربی
 

غضنفر دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دوشش،‌ داشته می‌برده بالای ساختمون. صاحب‌کارش بهش میگه: تو که فرقون داری،‌ چرا اینا رو میگذاری رو کولت؟! غضنفر میگه: ‌اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذیت می‌کرد
 

دو نفر در طول مهمانی کنار هم نشسته بودند و یک کلمه هم با هم حرف نزدند. پس از دو ساعت یکی از آنها به دیگری گفت: پیشنهاد می‏کنم حالا در مورد موضوع دیگری سکوت کنیم!
 

غضنفر یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی ابهر سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ غضنفر گفت: ببخشید! عوضی گرفتم.
 

مردی در خانه‌ای می‌رود و از پسر صاحبخانه طلب آب می‌کند. پسر کاسه‌ای پر از آب آورده، به دست مرد می‌دهد. ناگهان کاسه از دست مرد می‌افتد و می‌شکند. مرد خجل و شرمنده شروع به عذرخواهی می‌کند. پسرک هم برای اینکه دل او را به دست آورد می‌گوید: عیب نداره، به بابام می‌گم یه کاسه دیگه واسه سگمون بخره
 

معتادی که در حال کشیدن سیگار بود، می‌گوید: یه ژمین لرژه هم نمیاد که خاکشتر شیگارم بیفته!
 

ترکه میره مغازه میگه: آقا یه بیسکویت خوب بدین. بقاله میگه: ساقه طلایی خوبه؟ ترکه میگه نه. میگه: ویفر خوبه؟ میگه نه . میگه گرجی خوبه؟ میگه نه. میگه: مادر خوبه؟ ترکه میگه: قربان شما، دست بوسن!
 

ترکه سوار اتوبوس میشه، میره یک گوشه وامیسته. راننده بهش میگه: آقا این همه صندلی خالی، چرا نمیشینی؟ ترکه میگه: حالا صبر کن، دو دقیقه دیگه همین یک ذره جا هم پیدا نمیشه!
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 14:19 :: توسط : setareh34

درباره وبلاگ
بغض می کنم! زمانی که یادم می افتد قرارنبود روزی برایم خاطره شوی ...
آخرین مطالب
نويسندگان

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 41
بازدید دیروز : 201
بازدید هفته : 574
بازدید ماه : 644
بازدید کل : 67624
تعداد مطالب : 335
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1